بهترین دانشگاه کشور

امروز وبلاگی رو میخوندم که به ضعف دانشگاه ها از زاویه دیگه ای نگاه کرده بود و باعث شد به این فکر کنم که: بهترین دانشگاه ایران کجاست؟ اصلا معیار دانشگاه برتر چیست؟ اگر قبلا برای رشته های مهندسی از من سوال می شد که بهترین دانشگاه کجاست؟ جواب دانشگاه شریف بود. اما اکنون نظرم چیز دیگریست که در ادامه بیان میکنم.

فرض من این است که دانشگاه باید دانشجو ها را برای وارد شدن به محیط جامعه و فضای کاری آماده کرده و به آن ها دانش یا مهارت های لازم را بیاموزد. حالا با این فرض آیا دانشگاه های ما موفق بودند؟ یا دانشجوها بعد از خروج از دانشگاه باید به دنبال کار مناسب بگردند و مدام جواب رد بشنوند و دست آخر نیز در کاری بی ارتباط با رشته خود مشغول به کار شوند. اصلا این هزینه زیادی که در سیستم آموزشی می شود به چه میزان تلف شده است. به عقیده بسیاری امروزه یکی از کم بازده ترین شیوه های آموزش همین دانشگاه های ماست.

اشکالات بسیاری به شیوه آموزش در دانشگاه های ما وارد است. مانند اینکه درس ها بومی شده نیست. آموزش ها کاربردی نیست. اساتید خوب درس نمیدهند. محتوی برخی درس ها قدیمی یا غیر کاربردی است. اما یک ایراد بنیادی هم به این سیستم ها وارد است.

نسیم طالب از دانشمندان معاصر در حوزه ی آمار و تحلیل ریسک، یک اشکال اساسی را برای محیط های ساختارمند مثل دانشگاه بیان میکند. دانشگاه ها یک محیط ساختارمند میسازند و به افرادی که در این محیط هوشمندانه تر عمل میکنند امتیاز می دهند. و این باعث ضعف افراد در بیرون این محیط ساختار یافته می شود. یا افرادی که در باشگاه های بدنسازی مدرن امتیاز بالایی کسب می کنند در یک دعوای خیابانی به سادگی کتک میخورند.(منبع)

دانشگاه ها به مرور اینقدر به تقویت سیستم داخلی و بهبود شاخص های عملیاتی خودشون مثل افزایش نمره دانشجو ها یا قبولی تو مقاطع بعدی مشغول شدند که هدف اصلی به شدت کمرنگ شده. دانشگاه ها به مرور از فضای واقعی و مسایل بیرون خودشون دور میشوند. البته به نظر من این مشکل برای دانشگاه های علوم پزشکی به شدت کمتر است. چون معمولا کنار بیمارستان ها و مراکز درمانی تاسیس شده و با بیمار واقعی سر و کار دارند. در گذشته فکر میکردم مشکلات دانشگاه به این راحتی ها حل شدنی نیست تا این که وارد دانشگاهی شدم که به نظر من این مشکلات را تا حد زیادی حل کرده است.

برخی دانشگاه ها دارای مقطع دکتری پژوهش محور هستند. هنگامی که دانشجو وارد این دانشگاه می شود بر روی یک پروژه مرتبط با رشته خود فعالیت میکند و با استفاده از پژوهشهای انجام شده در زمان کار رساله دکتری خود را تکمیل میکند. تا اینجا مشکل تفاوت محیط دانشگاه با محیط بیرون تا حد زیادی مرتفع شده است. (حداقل دانشجوها روی موضوعات توهمی کار نمیکنند). تا این جای کار بخش تئوری ماجرا بود.

در دانشگاهی که من هستم (به دلایلی فعلا نام نمیبرم) و بیشتر دانشگاه های پژوهش محوری که سراغ دارم. وضعیت پروژه های اخذ شده از صنعت، کمی دارای ابهام است. ممکن است در حین انجام پروژه با عوض شدن مسئولان صنعت(سازمان پروژه دهنده) کل پروژه تغییر کند یا حتی لغو شود. حتی ممکن است مجبور شوید که خودتان پروژه جدیدی مشابه پروژه قبلی خود تعریف کنید. نحوه ارائه پروژه برای کارفرما نیز به طور کلی با ارائه پروژه برای اساتید متفاوت است. این فضای دارای ابهام و غیر ساختارمند محیط مفیدی را شکل داده که دانشجویان را برای انجام پروژه های بیرون از دانشگاه آماده میکند.

متاسفانه خیلی از دانشجوها قدر این محیط را نمیدانند و گاهی حسرت دانشگاه های بهتر داخل ایران مثل صنعتی شریف را میخورند. اما برای من که هر دو محیط را تجربه کردم و حالا هم کنار دانشگاه کار میکنم، برتری این دانشگاه به وضوح روشن است. خلاصه این که من حالا در بهترین دانشگاه کشور تحصیل می کنم.

4