آیا کپی کردن امریکا ایران را موفق میکند؟

مدتی قبل کتاب صفر تا یک نوشته پیتر ثیل را از طریق کتابخوان طاقچه مطالعه میکردم. در این زمینه مطلبی به ذهنم رسید که در این جا می نویسم تا بهتر بتوانم درباره آن فکر کنم.

صفر تا یک؟

پیتر ثیل از بنیان گذاران پی پال و از سرمایه گذاران فیسبوک و لینکدین است. در این کتاب پیشرفت ها رو به دو نوع عمودی و افقی تقسیم میکند.(نمودار زیر)

نمودار صفر تا یک از کتاب پیتر ثیل

از نظر پیتر ثیل پیشرفت عمودی در این نمودار مانند رفتن از صفر به یک است یعنی خلق چیزی که قبلا وجود نداشته، که نیازمند نوآوری است. این پیشرفت را به عنوان پیشرفت فناوری نام میبرد. پیشرفت افقی شروع از یک است و جهانی سازی همان کپی کردن از نمونه های موفق در نقاط دیگر است. توصیه کتاب به پیشرفت از طریق خلاقیت و فناوری است (همان رفتن از صفر به یک).

ایراد جهانی سازی یا پیشرفت افقی چیست؟

یکی از ایرادهای جهانی سازی را مستقیما از کتاب نقل میکنم:

چین نمونه الگویی از جهانی سازی است. برنامه بیست ساله چین این است که شبیه ایالات متحده امروز شود. چینی ها دقیقا هر چه را که در جهان توسعه یافته به نتیجه رسیده است کپی میکنند. خطوط راه آهن قرن نوزدهمی، تهویه قرن بیستمی و حتی کل شهرها

بدون تغییرات فناورانه اگر چین تولیدات انرژی خود را در دو دهه آینده دو برابر کند، آلودگی هوا را هم دو برابر خواهد کرد. اگر هر یک از صدها میلیون افراد هندی به شیوه امریکایی ها زندگی میکردند نتیجه یک فاجعه زیست محیطی بود.

در این قسمت پیتر ثیل به منابع نامحدود در جهان اشاره می کند و از آن جایی که امریکا مصرف منابع بسیار زیادی دارد همه جهان نمیتواند مثل امریکا باشد. (مثلا اکنون امریکا زباله های خود را به کشورهای دیگر می فرستد اگر همه همین میزان زباله تولید کنند جایی برای فرستادن زباله نخواهد بود.)

کپی کردن ساختار امریکا برای ما چه حکمی دارد؟

یکی از منابع درآمدی بزرگ امریکا فروش سلاح است. و برای این سلاح ها، از طریق ایجاد نا امنی و جنگ افروزی در نقاط مختلف جهان، بازار ایجاد میکند. کافی است به قرارداد ۴۶۰ میلیارد دلاری امریکا با عربستان برای فروش سلاح نگاهی بیاندازیم که ۱۱۰ میلیارد دلار آن نقد و بقیه قسطی پرداخت میشود. و بعد از این قرارداد با ترساندن قطر توسط عربستان قرارداد بزرگ دیگری برای فروش سلاح با این کشور بسته شد.

برای روشن شدن ابعاد این معامله این نکته را در نظر بگیرید که کل درآمد نفتی و غیرنفتی دولت ایران در سال ۲۰۱۱ حدود ۱۳۱میلیارد دلار بوده است (نزدیک به قیمت قرارداد سلاح عربستان).
جدا از بخش قبل که به لحاظ عقلی و در طولانی مدت کپی کردن الگوی امریکا را رد میکرد، به نظر من این الگوی پیشرفت برای ایران به لحاظ شرعی نیز قابل کپی کردن نیست.

پی نوشت: وقتی به میزان خرج و درآمد دولت امریکا نگاه میکنم متوجه نمیشوم چطور می شود هر سال کسری بودجه داشت و باز هم دولت موفقی بود. البته شاید در درک این اعداد و ارقام نکاتی هست که هنوز دقت نکردم.